اتاق سفید

وب نوشت های فاطمه صابری

اتاق سفید

وب نوشت های فاطمه صابری

‌‌هنرنمایی‌ در مقابل‌ باهنر

 

اقلیت‌ مجلس‌ هفتم‌ کم‌تعدادترین‌ اقلیت‌ در بین‌ هفت‌ دوره‌ای‌ که‌ از تشکیل‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ در ایران‌ می‌گذرد، است.

بسیاری‌ از منتقدین‌ اصلاح‌ طلب‌ روش‌ نمایندگان‌ منتسب‌ به‌ اصلاحات‌ را در بهارستان‌ نمی‌پسندند و بر این‌ عقیده‌اند که‌ با وجود کم‌تعداد بودن‌ نمایندگان‌ این‌ طیف، آنان‌ می‌توانستند نقش‌ موثرتری‌ در معادلات‌ شکل‌ گرفته‌ در کشور طی‌ سال‌ گذشته‌ داشته‌ باشند.

البته‌ نمایندگان‌ فراکسیون‌ اقلیت‌ مجلس‌ هفتم‌ از زمان‌ سپری‌ شده‌ حکایتی‌ دیگر دارند. آنان‌ از تلاشهای‌ گسترده‌ای‌ سخن‌ می‌گویند که‌ در طول‌ چند سال‌ گذشته‌ در مجلس‌ داشته‌اند و از فشارهای‌ بی‌امانی‌ که‌ بر آنان‌ رفته.

اگر کسی‌ روز سه‌شنبه‌ شنونده‌ی‌ رادیو مجلس‌ بوده‌ باشد می‌تواند به‌ نوعی‌ بر مظلومیت‌ نمایندگان‌ اصلاح‌طلب‌ مجلس‌ هفتم‌ صحه‌ بگذارد. وقتی‌ محمدرضا باهنر، نایب‌ رییس‌ و رییس‌ فراکسیون‌ اکثریت‌ مجلس‌ هفتم‌ حدود یک‌ ساعت‌ از وقت‌ مجلس‌ را به‌ چانه‌زنی‌ با نمایندگان‌ اصلاح‌ طلب‌ گذراند و از قرائت‌ اسامی‌ نمایندگان‌ تذکر دهنده‌ به‌ رییس‌ جمهور و وزرا خودداری‌ کرد.

البته‌ ماجرای‌ برشمرده‌ در نوع‌ خود اولین‌ بار نبود که‌ برای‌ اصلاح‌ طلبان‌ روی‌ می‌داد. تعداد زیادی‌ از نمایندگان‌ مجلس‌ هفتم‌ که‌ به‌ نوعی‌ باهنر، نماینده‌ی‌ تهران‌ را می‌توان‌ در راس‌ آن‌ قرار داد حمایت‌ بی‌چون‌ و چرا از عملکرد دولت‌ را در راس‌ کارخود قرار داده‌اند. این‌ طیف‌ از نمایندگان‌ دلیل‌ حمایت‌های‌ بی‌چون‌ و چرای‌ خود از دولت‌ را به‌ همفکر بودن‌ دولت‌ و اکثریت‌ مجلس‌ مرتبط‌ می‌دانند و اینکه‌ <خدمات‌ رسانی> به‌ مردم‌ از اولویت‌های‌ اصلی‌ هر دو قوه‌ است.

به‌ این‌ دلیل‌ آنقدر برای‌ نمایندگانی‌ مثل‌ باهنر متقن‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ به‌ دفعات‌ از بیان‌ انتقادات‌ نمایندگان‌ فراکسیون‌ اقلیت‌ در مجلس‌ جلوگیری‌ کرده‌اند.

وقتی‌ اقلیتی‌ کم‌ تعداد با رایزنی‌های‌ گسترده‌ چند امضا را برای‌ طرح‌ سوال‌ از رییس‌ جمهور یا وزرا مطرح‌ می‌کنند هیات‌ رییسه‌ که‌ باز هم‌ در اختیار اصولگرایان‌ است‌ از طرح‌ این‌ قبیل‌ سوال‌ها در صحن‌ علنی‌ مجلس‌ خودداری‌ کرده‌ و با به‌ تعویق‌ انداختن‌های‌ متعدد منتظر شرایطی‌ تازه‌ می‌شوند.

مواردی‌ از این‌ دست‌ معمولا با پس‌ گرفتن‌ امضای‌ نمایندگان، ایجاد موج‌ مثبت‌ توسط‌ نمایندگان‌ منتقد این‌ جریان‌ با ارایه‌ی‌ گزارش‌ عملکرد نهادهای‌ دولتی‌ مربوطه‌ و ... برای‌ مخالفان‌ ختم‌ به‌ خیر می‌شود.

معمولا هم‌ باهنر در ماجراهای‌ از این‌ دست‌ نقش‌ فعالی‌ ایفا می‌کند که‌ مثلا هنگام‌ طرح‌ استیضاح‌ وی‌ به‌ صراحت‌ اعلام‌ می‌کند که‌ اگر نماینده‌ای‌ اصولگرا با این‌ استیضاح‌ موافق‌ باشد دیگر اصولگرا نیست‌ و این‌ به‌ منزله‌ی‌ خروج‌ وی‌ از این‌ اردوگاه‌ است؟!

اما وقتی‌ تعداد نمایندگان‌ تذکر دهنده‌ به‌ رییس‌ جمهور و وزرا به‌ عدد 200 رسید (محاسبه‌ کنید که‌ چند بار سوالهای‌ مختلف‌ اقلیت‌ مجلس‌ از سوی‌ هیات‌ رییسه‌ با بی‌توجهی‌ رو به‌ رو شده‌ است) آنان‌ بنای‌ برخورد متفاوت‌ را در پیش‌ گرفتند.

این‌ اتفاق‌ در روزی‌ روی‌ داد که‌ به‌ جای‌ حداد عادل، محمدرضا باهنر وظیفه‌ی‌ اداره‌ی‌ مجلس‌ را برعهده‌ داشت.

اعتراضات‌ دامنه‌دار نمایندگان‌ عضو فراکسیون‌ اقلیت‌ البته‌ در پایان‌ به‌ عقب‌ نشینی‌ باهنر از مواضع‌ خود که‌ نخواندن‌ اسامی‌ نمایندگان‌ تذکر دهنده‌ به‌ دولت‌ بود شد. در این‌ ارتباط‌ جملات‌ مختلفی‌ در مجلس‌ از سوی‌ نمایندگان‌ اقلیت‌ مجلس‌ خطاب‌ به‌ باهنر و اکثریت‌ مجلس‌ هفتم‌ بیان‌ شد که‌ با پرسشهایی‌ از این‌ دست‌ همراه‌ بود: چگونه‌ اجازه‌ می‌دهید به‌ مجلس‌ سانسور اعمال‌ شود؟ چرا هیات‌ رییسه‌ خواهان‌ سکوت‌ نظارتی‌ مجلس‌ است؟

پیر موذن، نماینده‌ی‌ اردبیل‌ هم‌ خطاب‌ به‌ باهنر ساکت‌ ماندن‌ اقلیت‌ را نه‌ به‌ نفع‌ کشور و نه‌ مجلس‌ اعلام‌ کرد و ...

به‌ نظرمی‌رسد که‌ برخورد اعضای‌ فراکسیون‌ اقلیت‌ بعد از سکوت‌ چند ماهه‌ در مقابل‌ برخوردهای‌ از این‌ دست‌ روش‌ دیگری‌ را در پیش‌ گرفته‌اند. مشی‌ که‌ البته‌ در گذشته‌ هم‌ از سوی‌ آنان‌ دنبال‌ می‌شد اما به‌ صورت‌ جمعی. چون‌ هر کدام‌ از نمایندگان‌ به‌ صورت‌ فردی‌ اعتراض‌ خود را به‌ هیات‌ رییسه‌ بیان‌ می‌کرد که‌ طبیعتا نتیجه‌ی‌ لازم‌ را برنداشت.

اما روز سه‌شنبه‌ باهنر وقتی‌ در مقابل‌ فراکسیون‌ اقلیت‌ عقب‌ نشینی‌ کرد که‌ با تهدید آبستراکسیون‌ آنان‌ رو به‌ رو شد جمله‌ای‌ که‌ حق‌ شناس، نماینده‌ی‌ انزلی‌ در هنگامه‌ی‌ بالا گرفتن‌ منازعه‌ی‌ نمایندگان‌ در گوش‌ باهنر گفته‌ بود که‌ در نهایت‌ منجر به‌ عقب‌ نشینی‌ نایب‌ رییس‌ مجلس، از موانع‌ قبلی‌ خود شد تا تابش، دبیر فراکسیون‌ اقلیت‌ در نطقی‌ به‌ انتقاد از روش‌ باهنر و حداد عادل‌ در برخورد با فراکسیون‌ اقلیت‌ بپردازد.

 

یا کوریم یا کوردل

(آنان) همین فردا و قبل از پایان تابستان می توانند در اطلاعیه ای از مو فقیت کامل طرحشان خبر دهند. 

چون در حال حاظر (ما) از سایه ی خود در خیابانها هم وحشت زده می شویم. از دیدن تمام اتومبیلهای سبز و سفید دلشوره می گیریم و چشمان منقبض شده ی خود را به دنبال یک سوراخ گشاد می کنیم .

آنان کاملا موفق شده اند که حتا «مای اصلاح پوشش» شده! هم اینچنین از مردان در خیابان گریزان باشیم حتا از آنانی که می خواهند بپرسند : خانوم! ساعت چنده؟! یا ...کدوم خیابونه؟

به همین راحتی

به همین سادگی

بی هیچ دشواری

ای آقا! مگه من به دنبال دردسر می گردم؟ :داد و بی دادها و یک عمر سرکوفت و تحدید همان آزادیهای اندک از سوی خانواده ،کشانده شدن این موضوع به مدرسه ، دانشگاه، محل کار و...

نتیجه: آقا اون مانتو بلنده قیمتش چنده؟ تیره تر از این هم دارین؟ نه این شال عرضش کمه! این صندل خیلی بازه؟! کفش تابستونی می خوام اما پام مشخص نباشه ؟!!

ما البته اصلا جا نزدیم داریم مقاومت می کنیم، داریم از حقمان دفاع می کنیم داریم... ما آدمهای منطقی هستیم..

این همه داشته ،کور که نیستیم؟!! 

چرا همیشه قدر داشته هایمان را نمی دانیم و به نداشته ها می چسبیم؟چه اهمیتی دارد که در قلیان سراها گل گرفته شده ، کافی شاپها دخترا نه پسرانه شده «آنهم با پوشش مناسب» .در خیابانها باید دزدکی رفت و آمد کرد ما آدمهای خوشبختی هستیم چون با وجود آنکه هر ساعت به شعورمان توهین می شود اما اصلا اصلا به روی مبارکمان نمی آوریم ...

ای آقا! ما که دنبال دردسر نمی گردیم، داریم زندگی می کنیم و سری که درد نمی کند چرا باید دستمال ببندیم .

چقدر بدبختیم که اسم این همه تحقیر و توهین را «زندگی» می گذاریم.

.

.

بخشش ،عفو،گذشت : ما هنوز خیلی داشته ها داریم . ما می توانیم با مردها مکالمه تلفنی داشته باشیم و sms

بدهیم و متقابلا.

این همه خوشبختی و قدر نشناسی؟ فقط دو حالت دارد یا باید کور بود و  ندید یا کور دل!!

 

 

‌‌ترس‌ از نیروهای‌ غیبی‌

حدود هشت‌ ماه‌ به‌ برگزاری‌ انتخابات‌ هشتمین‌ دوره‌ی‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ زمان‌ باقی‌ مانده‌ است1.زمان‌ باقیمانده‌ به‌ انتخابات‌ وقتی‌ مشخص‌ شد که‌ چند روز قبل‌ از سوی‌ وزارت‌ کشور 24 اسفند ماه‌ 86 به‌ عنوان‌ تاریخ‌ برگزاری‌ انتخابات‌ مجلس‌ هشتم‌ اعلام‌ شد: اعلام‌ اینکه‌ 24 اسفند زمان‌ برگزاری‌ انتخابات‌ مجلس‌ است. برای‌ آغاز اعتراض‌ها کافی‌ بود گروه‌های‌ مختلف‌ (عمدتا اصلاح‌ طلبان) نگران‌ چگونگی‌ برگزاری‌ انتخاباتند. چون‌ بیم‌ آن‌ دارند که‌ روزهای‌ اندک‌ منتهی‌ به‌ سال‌ 87 منجر به‌ اتفاقات‌ ناگواری‌ شود.

اینکه‌ برگزاری‌ هر انتخاباتی‌ بدون‌ حاشیه‌ و حرف‌ و حدیث‌ ممکن‌ نیست‌ هم‌ مختص‌ به‌ ایران‌ نیست. معمولا قبل‌ و بعد از هر انتخاباتی‌ اخبار حاشیه‌ای‌ فراوانی‌ پیرامون‌ آن‌ انتخابات‌ شکل‌ می‌گیرد که‌ گاه‌ در رسانه‌ها انتشار می‌یابد و گاهی‌ هم‌ نمود آن‌ اعتراضات‌ را در خیابان‌ها شاهد می‌شویم.

هرچند که‌ این‌ دومی‌ به‌ دلایلی‌ معمولا در ایران‌ شکل‌ نمی‌گیرد اما گروههای‌ معترض‌ (باز هم‌ منتقدان‌ و اصلاح‌ طلبان) معمولا در سالهای‌ گذشته‌ به‌ روند برگزاری‌ انتخابات‌ معترض‌ بوده‌اند و اعتراض‌ خود را به‌ صورت‌ کژدار و مریز در نشریات‌ و سایتهای‌ خبری‌ نشان‌ داده‌اند.

در این‌ ارتباط‌ می‌توان‌ نمونه‌های‌ زیادی‌ را شاهد گرفت: رد صلاحیتهای‌ کاندیداهای‌ چپ‌ و نیروهای‌ موسوم‌ به‌ خط‌ امام، وقوع‌ مجدد این‌ اتفاق‌ برای‌ مجلس‌ پنجم‌ که‌ منجر به‌ شکل‌گیری‌ اقلیتی‌ کم‌ تعداد در این‌ مجلس‌ شد. اختلاف‌ نظر شورای‌ نگهبان‌ و وزارت‌ کشور دولت‌ اصلاحات‌ در مورد چگونگی‌ رد و تایید صلاحیت‌ها و شمارش‌ آرا. هرچند که‌ اصلاح‌ طلبان‌ اکثریت‌ پارلمان‌ ششم‌ را از آن‌ خود کردند. اما تا امروز که‌ حدود هشت‌ سال‌ از تشکیل‌ آن‌ و بیش‌ از سه‌ سال‌ از پایان‌ کارش‌ می‌گذرد انتقادات‌ زیادی‌ از سوی‌ اصولگرایان‌ به‌ این‌ مجلس‌ صورت‌ می‌گیرد که‌ عمدتا منجر به‌ زیر سوال‌ بردن‌ کلیت‌ این‌ مجلس‌ به‌ دلیل‌ حضور نمایندگانی‌ که‌ رادیکال‌ نامیده‌ می‌شوند، می‌شود. پایان‌ مجلس‌ ششم‌ هم‌ که‌ برای‌ نمایندگان‌ اصلاح‌ طلب‌ شکل‌ تراژیکی‌ به‌ خود گرفت‌ چون‌ اغلب‌ آنان‌ رد صلاحیت‌ شده‌ و امکان‌ حضور در مجلس‌ هفتم‌ را به‌ عنوان‌ کاندیدا نداشتند. مجلسی‌ که‌ حجت‌ الاسلام‌ مهدی‌ کروبی‌ را به‌ عنوان‌ رییس‌ در راس‌ کار داشت. صلاحیت‌ کروبی‌ البته‌ برای‌ مجلس‌ هفتم‌ تایید شده‌ بود! او که‌ علیرغم‌ انتقاد و اعتراض‌ گروههای‌ اصلاح‌ طلب‌ در این‌ انتخابات‌ شرکت‌ کرد، نتوانست‌ رای‌ لازم‌ را برای‌ ورود به‌ مجلس‌ هفتم‌ در میان‌ کاندیداهای‌ متعدد اصولگرا کسب‌ کند. هرچند کاندیدای‌ مجمع‌ روحانیون‌ یکی‌ از چهار نماینده‌ای‌ بود که‌ توانست‌ به‌ دور دوم‌ راه‌ پیدا کند اما وی‌ وقتی‌ از ترکیب‌ اکثریت‌ مجلس‌ آگاه‌ شد ترجیح‌ داد عطای‌ حضور در مجلس‌ هفتم‌ را به‌ لقایش‌ ببخشد و به‌ عضویت‌ مجمع‌ تشخیص‌ مصلحت‌ نظام‌ درآید.

روایت‌ این‌ قصه‌ از آن‌ جهت‌ بود که‌ کروبی‌ اکنون‌ خود را یکی‌ از قربانیان‌ انتخاباتی‌ در ایران‌ می‌داند. البته‌ نه‌ مجلس‌ که‌ ریاست‌ جمهوری. وی‌ در این‌ ارتباط‌ اصطلاحاتی‌ را از سال‌ 83 در ادبیات‌ سیاسی‌ ایران‌ رواج‌ داد: دخالت‌ نیروها و امدادهای‌ غیبی، خواب‌ اصحاب‌ کهف‌ و ...

کروبی‌ اعتراض‌ خود را به‌ روند شمارش‌ آرا متوجه‌ می‌کند و اینکه‌ وی‌ تا اواخر کار شمارش‌ آرا در صدر یا حداقل‌ یکی‌ از دو کاندیدایی‌ بود که‌ امکان‌ حضور در مرحله‌ی‌ دوم‌ را داشت‌ اما عملا اعلام‌ عمومی‌ نشانگر چیز دیگری‌ بود: اکبر هاشمی‌ رفسنجانی‌ و محمود احمدی‌ نژاد به‌ مرحله‌ی‌ دوم‌ انتخابات‌ راه‌ پیدا کردند.

مهدی‌ کروبی‌ در اعتراض‌ به‌ این‌ ماجرا برعکس‌ انتخابات‌ مجلس‌ هفتم‌ از تمام‌ سمتهای‌ دولتی‌ استعفا کرد و در سریع‌ترین‌ زمان‌ ممکن‌ حزب‌ تشکیل‌ داد و مجوز روزنامه‌ گرفت.

با وجود آنکه‌ گروههای‌ مختلف‌ اصلاح‌ طلب‌ انتقادات‌ زیادی‌ را متوجه‌ی‌ عملکرد کروبی‌ می‌دانند اما خوشحال‌ می‌شوند وقتی‌ مشاهده‌ می‌کنند که‌ وی‌ در آستانه‌ی‌ انتخابات‌ مجلس‌ هشتم‌ هشدارهایی‌ از قبیل‌ عدم‌ دخالت‌ نیروهای‌ غیبی! در انتخابات‌ را می‌دهد. مخصوصا آنکه‌ فقط‌ سه‌ روز بعد از برگزاری‌ انتخابات‌ مجلس‌ هشتم‌ تعطیلات‌ طولانی‌ مدت‌ نوروزی‌ آغاز می‌شود که‌ عملا روزنامه‌ها (تنها تریبون‌های‌ اصلاح‌ طلبان) در تعطیلات‌ به‌ سر می‌برند و عملا امکان‌ اعتراض‌ در صورت‌ وقوع‌ تخلف‌ وجود نخواهد داشت. هرچند که‌ پورمحمدی، وزیر کشور می‌گوید: قرار نیست‌ تخلفی‌ انجام‌ شود.