از امروز سومین سال حضور محمود احمدی نژاد در ساختمان ریاست جمهوری آغاز میشود. با وجود گذشت دو سال از حضور احمدی نژاد در کاخ ریاست جمهوری هنوز برای بسیاری از تحلیلگران عرصهی سیاست این سوال به وجود میآید که دکتر محمود احمدی نژاد استاندار اسبق اردبیل و شهردار وقت تهران چگونه از میان شش کاندیدا که دست کم سوابق مدیریتی پنج نفرشان بیشتر از وی بود توانست عنوان <نهمین رییس جمهور ایران> را از آن خود کند.
نقبی به هفتههای آخر 27 خرداد 84 موید این واقعیت است که حتا در آخرین روزهای منتهی به برگزاری نهمین انتخابات ریاست جمهوری و در نظرسنجیها شانس چندانی برای احمدی نژاد پیش بینی نمیشد و همواره وی نفر آخر یا یکی مانده به آخر این نظرسنجیها بود (معمولا جای احمدی نژاد و مهرعلیزاده با هم تعویض میشد) اما ناگهان چند ساعت مانده به برگزاری انتخابات تغییرات آغاز شد: محسن رضایی که استعفا داده بود و افراد اندکی هم که اطراف علی لاریجانی حضور داشتند پراکنده شدند.
در این بین تکلیف مهدی کروبی که از فراهم ساختن زمینههایی تازه برای تامین اجتماعی با پرداخت ماهیانه 50 هزار تومان به ایرانیان بالای 18 سال سخن گفته بود روشن بود البته به جز این شعار،کروبی در زیر مجموعهی اصلاح طلبان قرار داشت، دکتر مصطفی معین هم عنوان کاندیدای اصلاح طلبان پیشرو را یدک میکشید. اکبر هاشمی رفسنجانی که در بین کاندیداها سنگینترین عناوین را حمل میکرد: دو دوره ریاست جمهوری، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و اگر باز هم اندکی قبلتر برویم: فرماندهی جنگ و ... وضعیت محسن مهرعلیزاده هم اندک شباهتهایی به احمدی نژاد داشت. هرچند که وی در جمع مدیران میانی کشور نامی شناخته شده بود اما تجربههای مدیریتی کلان را در کارنامه نداشت اما به واسطهی حضور در سازمان تربیت بدنی چهرهی چندان ناشناختهای برای مردم ایران نبود. چون حضور در عرصهی ورزشی پای مدیران امر را به رسانههای جمعی میکشاند و ...
داستان محمود احمدی نژاد اما قدری متفاوتتر از این جمع بود.
او نه سابقهی مدیریتی مانند هاشمی رفسنجانی داشت و نه مانند معین گروهی شناخته شده حامی وی بود.
همانطور که اعلام حضور احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری با علامت سوالهای زیادی همراه بود، چگونگی تبلیغات انتخاباتی و حضورش در مرحلهی دوم انتخابات و سپس رسیدن به کرسی ریاست جمهوریاش هم هنوز با سوال همراه است، سوالهایی که از سوی همفکران احمدی نژاد گفته میشود طرحشان از روی صداقت نیست.
آنان در تحلیل این رویداد از خداباوری وی میگویند و اینکه خواست خدا و توسل وی به ائمه به صورت خودآگاه و ناخودآگاه توجهی مردم را به سوی او جلب کرد.
این میتواند بخشی از پازلهای چگونگی انتخاب احمدی نژاد را تکمیل کند اما برای نتیجهگیری نهایی کافی نیست.
برای حصول به یک نتیجه با لحاظ کردن درصدی از حداقها باید به انتخابات متعددی که تا قبل از آن در ایران برگزار شده بود توجه شود، مخصوصا انتخاباتی که در آنها غافلگیری تشکیل دهندهی کلیت ماجرا بوده است.
نزدیکترین این نوع انتخابات به سوم تیر 84، هفتمین انتخابات ریاست جمهوری ایران در دوم خرداد 76 بود، جایی که تمام تحلیلها در نهایت با پیش بینی پیروزی علی اکبر ناطق نوری خاتمه پیدا میکرد. در آن مقطع گفته میشد که ارادهی رسمی تمایل به پیروزی کاندیدایی به جز ناطق ندارد. اما ناگهان ورق برگشت. آنهم به طرز خارق العادهای هزاران نفر از شهروندان ایرانی که تا آن زمان هیچگاه در پای صندوق آرا حاضر نشده بودند شناسنامه به دست گرفتند و به سمت محل اخذ آرا شتافتند تا یک شگفتی بزرگ را رقم زنند.
نکتهی جالب قضیه هم در برخورد اکثریت مردم با این موضوع بعد از اعلام عمومی آرا بود: دیدید <مردم> چه کار کردند؟ اینکه این <مردم> چه کسانی هستند جای بحث دارد در جامعهشناسی برای رفتارهایی از این دست <مردم> تعریفی متفاوت وجود دارد همانطور که سیاسیها آن را به گونهای کاملا متفاوت به ارزیابی مینشینند.
در این بین اگر هیچ وجه مشترکی بین انتخاب محمود احمدی نژاد و محمد خاتمی وجود نداشته باشد اما بین افرادی که نام این دو را در تعرفههای رای نوشتند مشابهتهای زیادی به چشم میخورد: غافلگیر کردن، غافلگیری نه فقط برای نظام که برای مردم و حتا خود؟!
اگر رای به خاتمی نه به یک انتخاب از پیش، پیش بینی شده و نه تعیین شده بود رای به محمود احمدی نژاد هم چنین بود.
حتا اگر در مرحلهی اول این حس وجود نداشت در مرحلهی دوم چنین نگرشی پیدا بود چون تصور عموم این بود که: نظام مدافع انتخابات هاشمی رفسنجانی است تا احمدی نژاد. که صراحتا بر تمام تصمیمات 16 سال گذشته - در سال 84 - خرده میگرفت و بر سر تصمیم گیرانش فریاد میزد تا جمعیت به هیجان آمدهای که در میتینگهایش حضور یافته بودند برایش هورا بکشند.
البته گذشت دو سال از آن روزها نشان میدهد که به غلیان آوردن احساسات تودهی مردم هنر بزرگ احمدی نژاد هنگام سخنرانیهایش است. وی حتا هنگامی که پشت تریبونهای کاملا رسمی و در کشوری دیگر هم سخن میگوید، طوری به تنظیم تن صدا و انتخاب جملات مینشیند که گویی در یکی از شهرستانهای ایران با مردم سخن میگوید. آنهم مردمی که ساعتها به انتظار ورود یک مقام مسوول در زیر تابش خورشید یا بارش برف ایستاده بودند تا شاید گرهی از مشکلات انبوهشان با گرفتن وعدهای تازه باز شود.
هرچند که احمدی نژاد چهرهای چندان شناخته شده در هنگامهی تبلیغات انتخاباتی نبود اما این وضعیت آنقدر بحرانی نبود که کسی نتواند تفاوتهای خاتمی و احمدی نژاد را مشاهده نکند. اگر نگوییم تمام، میتوان گفت اکثریت افرادی که به قصد رای دادن از منازل خود خارج شدند مطلع شده بودند که تضادهای آشکار در روشهای مدیریتی خاتمی و احمدی نژاد وجود دارد چون در چند مورد خبرهایی در رسانههای گروهی ایران در مورد شگردهای مدیریتی احمدی نژاد، شهردار وقت تهران منتشر شده بود که تعجب شنوندگان را رقم زده بود.
با این وجود عاشقان غافلگیر کردن باز هم دست به کار شدند و تمام تفاوتها بین رییس جمهور قبلی و فردی که قرار بود نامش را بر روی برگه بنویسند را به دست فراموشی سپردند و با لبخندی حاکی از رضایت نوشتند دکتر محمود احمدی نژاد به همین راحتی.
چون تصور عامهی مردم بر این بود که اگر هاشمی رفسنجانی مسبب همهی مشکلاتشان نباشد حداقل بخش بزرگی از مصایبشان به تصمیمات آشکار و پنهان وی بازمیگشت پس باید با انتخاب رقیب وی که به طرز عجیبی انتقادات بیپروایانهای از عملکرد دومین فرد نظام به عمل میآورد یک شگفتی دیگر رقم میزدند. فقط همین [...]
.
..
.
یک توضیح: این مقاله با کنار گذاشتن گمانهها و پیش فرضهای زیادی نوشته شده است از جمله فرض صحت انتخابات و عدم تضییع حق هیچکدام از کاندیداها، عدم دخالت نیروهایی که مهدی کروبی امدادهای غیبیشان نامیده بود، شرایط برابر تبلیغات برای همهی نامزدها و ...
O
محمود احمدی نژاد از امروزسومین سال حضورش را در نهاد ریاست جمهوری آغاز میکند.
نقد و تحلیل رفتارهای وی طی دو سال گذشته تحلیلگر را به نتایج عجیب و متضادی میرساند.
رییس جمهور ایران نه فقط مردم ایران که جهان را با موضعگیریهای خاصش شگفت زده میکند. اما همان مردمی که ابتدا در 27 خرداد 84 و سپس سوم تیر 84 زمینههای این شگفت آفرینی را فراهم کردند امروز چندان از نتیجهی کارشان رضایت ندارند. چرا؟
آیا غیرمنصفانه خواهد بود اگر از افرادی که نام احمدی نژاد را در برگهی آرا نوشتند پرسیده شود شما به جز رقم زدن یک شگفتی چه هدف ثانویهای را در ذهن داشتید؟
سلام
حماسه سوم تیر گرامی باد
منتظر نظرات شما پیرامون این حماسه باشکوه
به قول این سید جواد
حماسه سوم تیر مبارک
من هم از همه کسانی که به احمدی نژاد رای دادن سپاسگزاری می کنم که تونستن 2 سال ما رو بخندونن.
تبریک. سوم تیر بر همه مسلمانان جهان مبارک باد
ثلالث التیر یعنی الیوم النصر فی التاریخ المعاصرا و مبارکا. اهلا و سهلا. شکرا یا حبیبی. هذا الیوم یوم السرور و العافیه. هذا الیوم یوم الیتبسم الاصول جرایان. اولئک الذین بما فرحین ائاطاهم الله من فضله و یستبشرون فی الیوم لعلکم تعقلون. انا اعلان تبریکا جمیلا هذا الیوم الی جمیع العقلا و الفضلا و مبارکا الی کل خلائق فی اسماوات والارض.