اقلیت مجلس هفتم کمتعدادترین اقلیت در بین هفت دورهای که از تشکیل مجلس شورای اسلامی در ایران میگذرد، است.
بسیاری از منتقدین اصلاح طلب روش نمایندگان منتسب به اصلاحات را در بهارستان نمیپسندند و بر این عقیدهاند که با وجود کمتعداد بودن نمایندگان این طیف، آنان میتوانستند نقش موثرتری در معادلات شکل گرفته در کشور طی سال گذشته داشته باشند.
البته نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس هفتم از زمان سپری شده حکایتی دیگر دارند. آنان از تلاشهای گستردهای سخن میگویند که در طول چند سال گذشته در مجلس داشتهاند و از فشارهای بیامانی که بر آنان رفته.
اگر کسی روز سهشنبه شنوندهی رادیو مجلس بوده باشد میتواند به نوعی بر مظلومیت نمایندگان اصلاحطلب مجلس هفتم صحه بگذارد. وقتی محمدرضا باهنر، نایب رییس و رییس فراکسیون اکثریت مجلس هفتم حدود یک ساعت از وقت مجلس را به چانهزنی با نمایندگان اصلاح طلب گذراند و از قرائت اسامی نمایندگان تذکر دهنده به رییس جمهور و وزرا خودداری کرد.
البته ماجرای برشمرده در نوع خود اولین بار نبود که برای اصلاح طلبان روی میداد. تعداد زیادی از نمایندگان مجلس هفتم که به نوعی باهنر، نمایندهی تهران را میتوان در راس آن قرار داد حمایت بیچون و چرا از عملکرد دولت را در راس کارخود قرار دادهاند. این طیف از نمایندگان دلیل حمایتهای بیچون و چرای خود از دولت را به همفکر بودن دولت و اکثریت مجلس مرتبط میدانند و اینکه <خدمات رسانی> به مردم از اولویتهای اصلی هر دو قوه است.
به این دلیل آنقدر برای نمایندگانی مثل باهنر متقن به نظر میرسد که به دفعات از بیان انتقادات نمایندگان فراکسیون اقلیت در مجلس جلوگیری کردهاند.
وقتی اقلیتی کم تعداد با رایزنیهای گسترده چند امضا را برای طرح سوال از رییس جمهور یا وزرا مطرح میکنند هیات رییسه که باز هم در اختیار اصولگرایان است از طرح این قبیل سوالها در صحن علنی مجلس خودداری کرده و با به تعویق انداختنهای متعدد منتظر شرایطی تازه میشوند.
مواردی از این دست معمولا با پس گرفتن امضای نمایندگان، ایجاد موج مثبت توسط نمایندگان منتقد این جریان با ارایهی گزارش عملکرد نهادهای دولتی مربوطه و ... برای مخالفان ختم به خیر میشود.
معمولا هم باهنر در ماجراهای از این دست نقش فعالی ایفا میکند که مثلا هنگام طرح استیضاح وی به صراحت اعلام میکند که اگر نمایندهای اصولگرا با این استیضاح موافق باشد دیگر اصولگرا نیست و این به منزلهی خروج وی از این اردوگاه است؟!
اما وقتی تعداد نمایندگان تذکر دهنده به رییس جمهور و وزرا به عدد 200 رسید (محاسبه کنید که چند بار سوالهای مختلف اقلیت مجلس از سوی هیات رییسه با بیتوجهی رو به رو شده است) آنان بنای برخورد متفاوت را در پیش گرفتند.
این اتفاق در روزی روی داد که به جای حداد عادل، محمدرضا باهنر وظیفهی ادارهی مجلس را برعهده داشت.
اعتراضات دامنهدار نمایندگان عضو فراکسیون اقلیت البته در پایان به عقب نشینی باهنر از مواضع خود که نخواندن اسامی نمایندگان تذکر دهنده به دولت بود شد. در این ارتباط جملات مختلفی در مجلس از سوی نمایندگان اقلیت مجلس خطاب به باهنر و اکثریت مجلس هفتم بیان شد که با پرسشهایی از این دست همراه بود: چگونه اجازه میدهید به مجلس سانسور اعمال شود؟ چرا هیات رییسه خواهان سکوت نظارتی مجلس است؟
پیر موذن، نمایندهی اردبیل هم خطاب به باهنر ساکت ماندن اقلیت را نه به نفع کشور و نه مجلس اعلام کرد و ...
به نظرمیرسد که برخورد اعضای فراکسیون اقلیت بعد از سکوت چند ماهه در مقابل برخوردهای از این دست روش دیگری را در پیش گرفتهاند. مشی که البته در گذشته هم از سوی آنان دنبال میشد اما به صورت جمعی. چون هر کدام از نمایندگان به صورت فردی اعتراض خود را به هیات رییسه بیان میکرد که طبیعتا نتیجهی لازم را برنداشت.
اما روز سهشنبه باهنر وقتی در مقابل فراکسیون اقلیت عقب نشینی کرد که با تهدید آبستراکسیون آنان رو به رو شد جملهای که حق شناس، نمایندهی انزلی در هنگامهی بالا گرفتن منازعهی نمایندگان در گوش باهنر گفته بود که در نهایت منجر به عقب نشینی نایب رییس مجلس، از موانع قبلی خود شد تا تابش، دبیر فراکسیون اقلیت در نطقی به انتقاد از روش باهنر و حداد عادل در برخورد با فراکسیون اقلیت بپردازد.
این شگرد جریان اصولگراست .برای خروج از بن بست باید شفاف سازی کرد .
پاسخ پگاه احمدی به مطلب اروتیسم در محافل ادبی و باندهای مافیایی